پروژههای کنترل ذهن
کنترل ذهن از دیرباز دغدغهی حکومتها و افراد سلطه جویی بوده است که به همراه پول ، قدرت هم داشتند برای راه اندازی پروژههای تحقیقاتی با انگیزههای سودجویانه و سلطه گرانهای که بردگی کامل انسان هدف نهایی شان بوده است .
نه ، این یک پیش درآمد تند نیست ، حقیقت است .
وقتی سیاستمداران و حکام و دانشمندانی که برای آنها کار میکنند از روان شناسی و پروژههای روان شناسانه حرف میزنند ، احمقانه است فکر فقط به سوی خواندن ذهن یا (read-mind) برود .
انقد ساده نباش ! دیگر مردم عادی هم میدانند که منظور از ارتباط و مکالمه بین فردی فقط کار سهلی چون خواندن ذهن نیست ، کنترل ذهن است که مد نظر است .
نمونههای آشکار و پنهانی هست از این پروژههای غیرانسانی بردهی کامل یا به اصطلاح سرباز منچوری یا کاندید منچوری (بردههای قاتلی که از قتل احساس گناه و ترحم نکنند و یادشان هم نیاید توسط چه کسی و چه شده است و نمونهی بارزش قتل جان اف کندی است ) ساختن انسانها توسط حکومتها و سیاستمدارانی که دم از به اصطلاح دموکراسی و آزادی میزنند که تنها بخشی از آنها لو رفته است و شماری از آنها هنوز ناآشکار و مخفی است به اصطلاح محرمانه و فوق محرمانه است تا آن حد که وقتی برملا میشوند 95 درصد فوق محرمانه شان نابودشده است و فقط 5درصد محرمانه اش فاش میشود!!
یکی از این پروژههای مخوف غیرانسانی ام کی اولترا (M.K. Ultra) بوده است حتا هست. این پروژه توسط سازمان سیا در سال 1953 افتتاح شد و در ویکی پدیا درج شده است که تا 1964 بسته شده است و در اضعان عمومیو رسانههای وقت تا 1975 فاش شده است و حتا تا دههی 90 میلادی ادامه داشته و حتا احتمال داده شده اکنون هم با نام دیگر و با هدف گسترده تری در حال پیگیری است .
اما جستار یا موضو ع این مقاله مستقیما دربارهی پروژهی (M.K. Ultra) نیست بلکه دربارهی حجم گستردگی آن است و شواهد موجود از یکی از شاخههای این پروژه است . آن یکی از فرقهها و گروههایی که بنا به اسناد و شواهد میشود به گروه و فرقهی آزمایشگاهی حتا مرحلهی اجرا رسیدن آن آزمایشها و مقاصد پی برد ، گروه یا فرقهی (خانواده منسون) است .
خانوادهی منسون
در این باره مستندها و فیلمها ساخته شده است بر پایهی حقیقت یا دروغهای سینمایی برای فروش گیشه اما این مقاله با تحلیلی از خودم رو به رو هستید . کتاب و فیلم هرج و مرج ( Helter Skelter ) بیش تر دربارهی دادگاه چند تن از این خانواده هست . اما مستندی ارزشمند به دستم رسید که توجه افکار را به نکات دیگری جلب کرده و نقاط کوری را روشن میکند .
نکته نخست این که نویسنده و پژوهشگر که دربارهی ارتباط این فرقه با پروژهی ( M.K. Ultra ) میگوید ، کسی هست که عمدتا پشت به دوربین یا از زاویهای نامشخص و مبهم دیالوگهایی میگوید مثلا :
(( مردم دوست دارن یه چیز ساده رو با تئوری توطئه پیچیده جلوه بدن)) !!
نتیجه میشود که علی رغم انکار باید دریابی که همان است !
کسی هم پشت دوربین هست که میپرسد از پژوهشگر و دادستان و ...
مثلا از پژوهشگر میپرسد : تو میتونی ؟
و پژوهشگر با لبخند هوشمندانه میگوید : من نمیتونم ، تو میتونی ؟
و پرسشهای کلیدی که مطرح میشود این که
آیا چارلز منسوندر زندان به فکر این تشکیل این فرقه و این فعالیتها افتاد یا بیرون زندان ؟
از لا به لای نوشته یهای نامهها و گزارشاتی کههایلایت میشوند جملاتی هم توجه آدم را جلب میکنند :
تازه از زندان بیرون آمده ...
مادرش فاحشه بود ...
و پدرش گنگستربود ...
این از لای نامهای که یک دارندهی استودیوی ضبط موسیقی به آشنایانش نوشته بود درآمده وقتی که چارلز منسون برای جلب نظر او پانزده تا زن را در اختیارش گذاشته بود ؛ از زنهای زیرسن قانونی که با اعتیاد به ال اس دی ( LSD ) شبه آمفتامینو کوکائینو ... همچنین بهره برداری جنسی ازشان آنها را بردهی خود کرده بود بهش میگفتند گرو ( guru ) یا رهبر و به گروه میگفتند خانواده (که پانزده زن و پنج مرد را شامل میشد) که با همین موادمخدر و موسیقی مخصوص و حرفهای مطمئنانهای که چنین افرادی را جذب میکرد که به چنین آدمیبگویند جذاب !! مسیح !! شیطان !! واقعا تعادل روحی و فکری نداشتند حتا ندارند !
پیامیکه از نگاه و رفتار و ظاهر و گفتههای و نوع گویش این آدم به ذهن میرسد این است که جذبه اش نه تنها
به قول خودش : موسیقی ، حرکت ، ایجاد کردن ، توجه ، واقعیت ... من میدونم ، وقتی بدونی ، میدونی دیگه !
نیست . فقط یک معتاد به مواد مخدر و سکس و موسیقیهای جاز و رپ ( rap=rape ) و هوی متال و ... و افراد کم سن و سال و بی تجربه که خود را میخواهند بزرگ نشان دهند و جلوه کنند ، میتواند از چنین معتاد هیستریکی خوش شان بیاید که به فکر جلوه گری و سلطه و معروف شدن و توجه دیگران و امر به دیگران است !
با نگاهی به بخشی که از دستگیری شان فیلم گرفته شده به راحتی میشود دریافت که برای معروف شدن به هر قیمتی و نامیدست به هر کاری از جمله جرم زده اند .
خب بچهها (ی احمق بی ارزش - توی دلش میگفته بهشون) اوامر من رو اطاعت کنین شما رو معروف میکنم !
بیاین یه کاری کنیم توی تلویزیون نشون مون بدن !
بیاین خودمونو مطرح کنیم !
شاید هم
دستور اومده باید این کارا رو بکنیم !
خب جو این مثلا خانواده که درش زندگی میکردند چگونه بوده است ؟
یک مزرعهی دورافتادهی که همیشه با مواد مخدر و اموال دزدی ( چارلز معتقد بود همه باید در جرم شریک باشند) روابط نامشروع و بی قیدی جنسی و موسیقیهایی تکراری که چون مته بر سرشان فرو میرفته به همراه سخنرانیهای رهبر خانواده !
هرج و مرج و بی قانونی از تکانشی بودن زبان بدن و حتا نگاه روشن است . برای همین نام کتاب و فیلم شان هرج و مرج است !
مانند همهی فرقهها و مذاهب دیگر توهم به حق بودن و برتری کاملا واضح است در رفتارشان و همچنین پیروی و بردگی تا آن جا که چارلز در دادگاه بر پیشانی خود ضربدر میزند و روز بعد زنهای دستگیر شده چنین میکنند سپس دیگر زنان مثلا خانواده هم بر سر چهارراهها به اعتراض چنین میکنند !!
زنهای دستگیر شده میخندند و به دوربین مینگرند و چارلز با خوشی و آرامش که به مقصدش رسیده باشد به فیلم بردار میگوید :
((باید ازم تشکر کنی یه فیلم ازم گرفتی کلی پول ازش دربیاری . ))
انگار میداند با همهی غلطها و جرایم حتا بیش تر از اینها هم بود اعدام نمیشود !!
جنایتکاری که سازمانهای امنیتی و دموکراسی او را از مجازات رهاند تا الگوی جنایتکاران دیگر شود !
وی با تعدادی از گروهش بازداشت شد چندماه پس از کشتن وحشیانهی شارون تیت(زن هشت ماهه باردار رومن پولانسکی) که مثله شده بود (تکه تکه ) و چندین تن دیگر و در شب دیگر دو زوج دیگر که خواسته کار یادشان بدهد !
گویا ادامه داشته است !
اما چیزی که یادم افتاد در این جای مستند نام رومن پولانسکیبود که در مصاحبهی گم شدهی بروس لی 1971پخش شدهی 1994مصاحبه گر ناگه رو میکند به بروس لیو میگوید و بروس لیدرنگی میکند به تاثر ( رومن پولانسکیو شارون تیتاز شاگردان بروس لیبوده اند ) و با دیدن ضربدر پیشانی یاد فیلم ناتمام بروس لیبازی مرگ افتادم که بر پیشانی دان اینو سانتودر طبقهی اول یک ضربدر نشاند
خب ، چارلز منسون در 1971برای قتل شارون تیتو دوستانش و خانوادهی لابیانکاطی دو شب در سال 1969به اتهام قتل و توطئه دستگیر شد .
معمولا باید اعدام میشد یعنی من بودم به روش چینی صد زخم به تنش میانداختم خیلی بادقت که تا پایان صدتا زخم نمیرد و درد بکشد شاید اندازهی زخمهایی که بر تن مقتولین انداخته شده است . تو دستورش را دادهای نگو من نکشتم !
اما ...
یعنی بعد از دادگاه زنده نگهش داشته اند تا چه ؟
اعدام به جبس ابد تبدیل شد و تا سال 2017زنده بوده و جالب این جاست که در سال 2014مجوز ازدواجبهش دادند با افتون ایلین برتون 26ساله که از 9سال پیش به جزیره آمده بود !!! منقضی شد برای این که فهمید میخواهد بعد از مرگش بتواند از جسد این جانی به عنوان جاذبهی توریستی کسب درآمد کند !
و نکتهی دیگر هم وی در ( 1955- 1958) و ( 1959- 1963) ازدواج کرده بوده و 3فرزند دارد !!
اما شواهدی که نشان میدهد شاخهای از ( M.K. Ultra ) بوده است وجود رفت و آمد دکتر روان شناس پروژه در کلینیک چارلز منسون!!! بوده است که مدرکی در هم صحبت بودن و همکاری آنها نیست اما ...
تنها بهانهی رفت و آمد وی به کلینیک رفع بیماریهای مقاربتی چارلز منسون همین روان شناس بودنش است !
از سوی دیگر قرار دادن خانواده در مزرعه فراهم یک محیط آزمایشگاهی را یادآور میشود
و
استفاده از مواد مخدر ترکیبی طبق گفتهی زنهایی که اسیر خانواده بوده اند
(( ... کوکائینیا شبه آمفتامینمصرف کرده بودم یادم نیست )) !!!
از سوی دیگر تنها دکتر لوئیس جی وستمیتوانست - و شاید دقیقا برای همین منظور - هیپنوتیزم و کدگذاری و اجرای ( M.K. Ultra ) و مدیریت پروژه کند .
استفاده از روش اجرای پروژه مواد مخدر ، سکس و هیپنوتیزم و کدگذاری و سخنرانی و موسیقی و ...
طبق 5درصد اسنادی که از پروژهی مذکور باقی مانده است و خبری از 95درصد دیگر که امحاء شده نیست ...
و لبخند معروف دکتر پس از فاش شدن پروژه هم تامل برانگیز است
و کوشش محسوس و نامحسوس انگارانهی سازمان برای زنده نگه داشتن جنایتکار تا پیری و اجازهی ازدواج ؟
آن دو همسرش چرا مسخ چارلز نشدند ؟
آن سه بچهی چارلز کجایند و چه میکنند ؟
یاد فیلم دیگری افتادم که بچهی جانی برمیگردد از بازماندهها انتقام بگیرد که چرا از پدرش شکایت کرده اند و درخواست عدالت کرده اند ؟
چرا پدرش در تیمارستان گذاشته اند ؟
راستی چرا یک جانی به بهانهی روانی بودن باید مدتی در آسایشگاه روانی باشد و به جامعه باز گردد؟
چرا یک جانی نباید اعدام شود ؟
انسان است ؟ قربانیان انسان نبودند و نیستند ؟
چه تضمینی هست که زندگیهای دیگر را به خطر نیاندازد ؟
همین که رخداد تجربه شد بس نیست ؟ که باید همیشه تا زنده بودن یارو در استرس و وحشت بود که تکرار نکند ؟
حتا اگر تکرار نکند چشمش به چشمش بیوفتد یا با این علم که هنوز هست حتا اگر برنگردد ، خاطره اش زنده است ؟
آیا در زندان هم به فعالیتها و افتخاراتش ! اضافه شده است ؟
آیا در زندان آموزش داده است ؟
و زنهای برده شده هنوز هم پس از سالها میگویند چارلز از ذهن شان بیرون نرفته است !
چه پروندههایی و چه فرقههای دیگری را زیرشاخه دارد چنین پروژههالی مخوفی ؟
همهی مردم سالاری دموکراتها همین قدر است که مردم را به اسارت بکشند و سرباز منچوریبسازند برای کشتن و اجبار و سلب آزادی مردم که نامش را میآورند .
منابع
چارلز منسون
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%A7%D8%B1%D9%84%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D9%86
پروژهی M K Ultra
مصاحبه گم شده بروس لی
https://www.aparat.com/v/s72486w
و
https://www.aparat.com/dashboard/videostat/t9Eha
فیلم ناتمام بازی مرگ
https://www.aparat.com/v/j981260
مستند هرج و مرج - خانواده منسون
هشتکها
#پروژه #ام_کی_اولترا #کنترل_ذهن #برده #سربازمنچوری #کاندید_منچوری #قاتل #موادمخدر #سکس #دموکرات #رادیکال #مردم_سالاری #دموکراسی #جنایت #نه_به_اعدام #جانی #جنایتکار #قربانی #وحشت #خون #کشتار
#MKUltra #Manchurian #Democrats #death #judgment